84

امروز با "م" رفتیم کافه پستو (ونک - برج آفتاب) 

قشنگ بود و دنج و خلوت ولی غذاش خوب نبود. 

انقدر هم سرِ آوردنش لف لف(!) کردن دیگه دیرمون شد بیخیال قهوه شدیم

رفتیم خودِ میدون آب طالبی خوردیم !

  

+ داشتیم پیاده میرفتیم که یه خانومه اومد از "م" آدرس بپرسه، "م" هم داشت جوابشو میداد که یه دفه خانومه چشمش افتاد به من گفت وای این چقدر خوشگله  

منم که خر کیف شده بودم کلی جلو "م" بی جنبه بازی در آوردم         

        

"م" هم گفت الان توو اونجا پارتیه؟؟؟ 

ما هم گفتیم بله ! 

 

 

بعدا نوشت : "م" دوست پسر من نیست.فقط یک دوست مهربان و صمیمی ست که گهگاهی مرا از تنهایی در می آورد.

نظرات 1 + ارسال نظر
نازگل یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:54 ق.ظ http://khoneyenazgol.blogfa.com

برمنکرش لعنت خانومی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد