100

برای تولدش دعوتم کرده بود.تولدش دوشنبه بود (میدونستم) ولی به من گفت سه شنبه تولدمه.دارم فکر میکنم چیکار کنم؟میخوام با چندتا از بچه ها برم بیرون.پایه ای بیای؟ 

منم که از خدا خواسته دیگه دل تو دلم نبود.گفتم آره حتما.بعدش گفت دیگه کیو دعوت کنم به جز تو؟ 

منم گفتم مگه من بس نیستم؟ 

گفت چرا هستی.پس دو نفری میریم. 

قرار شد سه شنبه شب با هم باشیم.من باشم و اون باشه و جوجم.گفت دلش واسش تنگ شده بیارمش.آخه عزیزشه. 

جوجم هم گفت بوس،بوس،ایشالا عروسیت جبران کنم. 

گذشت تا شد دوشنبه شب.بهم اس ام اس داد که سلام دیزی. چطوری؟ 

رو سایلنت بود نفهمیدم.بعد از یه ساعت جواب دادم خوبم مرسی.تو چطوری؟ 

خواب بود دیگه جواب اس ام اسمو نداد. 

فردا صبش اس داد که دیشب میخواستم بگم اگه مشکلی نیست قرارمون یه چند روز بیوفته عقب.من یه کاری واسم پیش اومد یهو. 

من گفتم که مشکلی نیست.اونم همون اس ام اسی دوباره گفت معذرت میخوام.یه گروهی زنگ زدن گفتن ساعت 5 واسه تمرین برم.ببخشید. 

دوباره گفتم اشکالی نداره. 

از اون موقع دیگه نه من چیزی گفتم نه اون. 

حوصله ی هیچ کاری هم ندارم.کادوش مونده گوشه ی اتاقم بغضم میگیره وقتی نگاش میکنم. 

چون نمیدونم حرفش راست بود یا دروغ.نمیخواست با من بیاد بیرون؟میخواست با کس دیگه ای باشه؟نمیخواست قرارمون دو نفره باشه؟کلا چی؟نباید یه زنگ بزنه بگه ببخشید اسکلت کردم؟ببخشید برنامه تو خراب کردم؟یعنی آدم واسه یه روز تولدش نمیتونه بیخیاله بقیه کاراش بشه؟یعنی من آدمی نبودم براش که بخواد به خاطر من بیخیال همه چی بشه و اولین قرار دو نفرمون رو خراب نکنه؟ 

من باید ناراحت بشم؟نباید ناراحت بشم؟باید بهش بگم که ناراحت شدم؟! 

باید چیکار کنم؟ 

 

+ پدر با مشکلات روانیش طبق معمول ریده به اعصاب خانواده :((

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ق.ظ

دلم تنگ شده بود دیزی
دوستت کی هست ؟ تازه دوست شدی یعنی؟ اگه تازه دوست شدی به نظرم محکم و اینا بهش همه چیو بگو و اگه دیدی خواسته اسکلت کنه و بچه پرروبازی درآورد اصلا دوس نشو باهاش

یه پسره است.از بچه های دانشگاست.دوست بودیم با هم.دوست معمولی.ازش خوشم میومد.اونم رفتارش یه جوری بود انگار که خوشش میاد ازم.خودش گفت تولدش دو نفری بریم بیرون.الان سه روزه هیچ خبری ازش نیست.بعد از این که قرار رو بهم زد نه اون دیگه حرفی زد نه من.
به نظر تو این طبیعیه که من از دستش ناراحت باشم؟یعنی هر دختر دیگه ای بود ناراحت میشد دیگه؟نه؟
در ضمن هنوز چیزی نمیدونم که بخوام بفهمم اسکل شدم یا نه!

نگین جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:33 ق.ظ

به نظر من که ناراحتیت طبیعیه .
وقتی خودش گفته و خودش خواسته این رفتارش درست نبوده !
من که اصلا از رفتارش خوشم نیومد

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد