ـ دوستت دارم را
ساده نگیر
ـ نقش ِ تنهایی ما
حک شده روی ِ برهوت
ـ تو بمان
تا دل ِ کوه آب شود
ـ آتش اَفشان
به سراغ ِ من ِ بیچاره نیا
ـ من همین چند قدم
مانده به غم را دارم
دل ِ من را نشِکَن
ـ حس بُکُُن حادثه را
که اگر جمع شود
بغض ِ هر ساله ی من...
ـ دوستت دارم را
ساده نگیر
- که مبادا برود
از خاطر
همه ی سهم دلم
از دل تو
ـ لحظه را بازی کن
و ببر
جام ترک خورده ی غم های مرا
ـ که مدارا کردم
نفس سبز کشیدم
تا تو بیدار شوی
ـ به دلت یاد بده
گل لبخند بکارد بر لب
و ازین فاصله ها رنج نبر
که دلم تنگ نمی شد
اگر این جا بودی
دوستت دارم را ساده نگیر
-شاعر: رزا افروزیان