روز دختر

امروز به هر دختری که اس ام اس دادم و تبریک گفتم همشون گفتن ایشالا نترشیم و سال دیگه به هم تبریک نگیم و ...

چه شون شده دخترا؟؟؟؟؟؟!!

دیوونه شدن؟

همه مرض شوهر گرفتن! والا!

اولین روز سال تحصیلی جدید

اینجا ایران، تهران، نمازخانه‌ی بانوان دانشگاه

I Love U PMC !

استاد نیومده و طبق معمول اسکل شدیم.

من با لپ‌تاپم نشستم و در حالی که دارم به آهنگ Deadwing از گروه Porcupine tree گوش میدم برای شما این پست رو مینویسم.

هر جا هستین امیدوارم بهترین روزتون رو تجربه کنین.

شاید فردایی نباشه

who dares to stand where I stood


Honey you know me it's all or none

'See I thought love was black and white
That it was wrong or it was right
But you ain't leaving without a fight
And I think I am just as torn inside

And I won't be far from where you are if ever you should call
You meant more to me than anyone I ever loved at all
But you taught me how to trust myself and so I say to you
This is what I have to do

'Cos I don't know who I am, who I am without you
All I know is that I should
And I don't know if I could stand another hand upon you
All I know is that I should
'Cos she will love you more than I could
She who dares to stand where I stood
Oh, she who dares to stand where I stood



پ.ن1: آهنگ‌های درخواستی با Daisy!! 

پ.ن2: برای مخطب خاص.


اول مهر

فردا اولین جلسه‌ی کلاسای دانشگاه شروع میشه.

دعا کنین برام این ترمم به خوبی و خوشی بگذره همه چی و درسا پاس شن!!!

هدفون جدیدم

امروز بعد از اینکه بابا صورتم رو لیزر کرد رفتیم (ینی به زور بردمش!) پاساژ ایران که هدفون بخریم.البته چون اونجا تو طرح ترافیکه ماشین رو گذاشتیم سر فاطمی و با تاکسی رفتیم. ولی فقط یه مغازه باز واسه تست داشت برای همین دوباره بابا رو برداشتم بردم پایتخت. میرداماد هم که هیچ‌وقت جای پارک نداره. در نتیجه ماشین دورتر از مقصد پارک شد و دوباره تاکسی!!

اونجا بعد از یک عالمه تست انواع هدفون‌ها دیگه وقتی دیدم بابا خسته و ... شده بالاخره مدل رو انتخاب کردم ولی چون اونجا گرون میداد دوباره به بابا گفتم برگردیم از پاساژ ایران بخریم.

ینی فحشی بود که بابا تو دلش به من میداد احساس میکنم!

نتیجه: تاکسی - ماشین - تاکسی - خرید هدفون - تاکسی - ماشین - خونه!

خلاصه که کلی ددی رو اذیت کردم و خرج رو دستش گذاشتم تا این خوشگلِ جیگولی مگولی که عشق منه رو خریدیم.




پ.ن: احساس عذاب وجدان میکنم واسه ددی

پ.ن: خیلی راحت و سبکه. مثل پر میمونه در مقابل هدفونای دیگه! واسه همین در طولانی مدت آدم سردرد نمیگیره. از هدفون‌های بیتس راحت تره رو گوش و بیس خیلی خوبی داره. قیمت: 269,000 تومان وجه رایج مملکت!!!!!


بعدا نوشت: قیمت رو صرفا برای کسایی نوشتم که میخوان قیمت هدفون دستشون باشه وگرنه عقده‌ی پز دادن ندارم. خودم یکسال بود که میخواستم بخرمش ولی خب پولم جور نمی‌شد.

Book Crossing

این سایته رو تازه پیدا کردم. خیلی جالبه. کتابایی که داری رو توش رجیستر می‌کنی. کتابایی رو هم که نمیخوای ریلیز می‌کنی. ینی اولِ کتاب کد رو مینویسی بعد اونو می‌دی تا کس دیگه‌ای بخونه. میتونه اون شخص آشنا باشه یا غریبه...

اونم وقتی کتاب دستش برسه میاد تو سایت ثبت میکنه. بعد از اینکه خوند اونم میده به یه شخص دیگه. اینجوری تو هر لحظه میدونی کتابت کجاست و دست کیه. کتابات رو با دیگران قسمت کردی و دیگران هم کتاباشون رو به تو میدن تا بخونی. کلی دوست پیدا می‌کنی و سرانه مطالعه رو تو دنیا و مخصوصا کشور خودت افزایش میدی.

با یه عالمه آدم کتابخون آشنا میشی که بهت بهترین کتابای دنیا رو معرفی می‌کنند.

هر کتاب یه ژورنال داره که میتونی خاطراتت رو با اون کتاب توش بنویسی و عکس بذاری! :)


بشتابید که غفلت موجب پشیمانیست: http://www.bookcrossing.com

That Lie was too Right

بازی که می‌کردیم،

نوبت تو دروغ می‌گفتیم، نوبت من راست!

یادم نبود دوستت‌دارم‌های بعد از شمارش معکوس، نوبتِ توست...


Music : Joe Dassin – A Toi

پ.ن: شمارش‌های معکوست را دوست داشتم. مخصوصا وقتی آلمانی می‌شمردی و می‌گفتی Ich liebe dich...

پ.ن2: فرار کردن‌هات رو هم دوست داشتم پسرک بازیگوش. کی فکرش رو میکرد پسر خجالتی و به قول خودش ساده‌ای مثل تو اشک منو  در بیاره؟

پ.ن3: من هنوز نفهمیدم چرا؟...این دور تسلسل شب‌های من است...

پ.ن4: آهنگ برای همان زمان‌هاست نه الان.

و حوا اگر دلش بگیرد...

سیب‌هایش تلخ می‌شوند...


چشم‌هایش

دروغ است که می‌گویند بوسیدن چشم‌ها دوری می‌آورد.

من دست‌هایش را بوسیدم...


آرزوهام 3

همیشه فکر میکردم که باید از ایران برم و نباید اینجوری و اینجا زندگی کنم.

میترسم از زن‌هایی که هر روز دور و برم تو خیابون میبینم.

امروز دیدم که بابا زنای همه‌ی دنیا این شکلین خب اسکل!

تو باید مدل زندگیت رو عوض کنی.

بعد به این نتیجه رسیدم که میخوام جهانگرد بشم.

ینی اگه ازدواج کنم هرکدوممون یه دوچرخه میگیریم میزنیم به دل طبیعت دور دنیا رو بگردیم.اصلا هم لزومی نداره که پولدار باشیم و بخوایم مسافرت آنچنانی بکنیم.حاضرم با سختیاش کنار بیام اگه مرد پایه‌ای باشه!

اگرم ازدواج نکنم که فکر نکنم بابام بذاره تنهایی تا شمال هم برم چه برسه به دور دنیا!

ای بابا! چقدر ما دخترای ایرانی بدبختیم.

دوست

وقت‌هایی‌ هست در زندگی، که انسان، حرف ندارد، فقط درد دارد.

وقت‌هایی هست که بغضِ جاخوش کرده در گلو نمی‌شکند، انسان را راحت نمی‌کند..

وقت‌هایی هست که از دست هیچ‌چیز کاری ساخته نیست. نه موسیقی، نه فیلم، نه بستنی..

آدم فقط دلش دوست می‌خواهد.

یک دوستِ بامعرفت که بنشیند کنارت و تو سرت را بگذاری روی شانه‌اش و در سکوت غمت را با او شریک شوی.

دوستی که بدانی دهانش قرص است و دردهایت را در کوچه و خیابان جار نمی‌زند.

بدانی در نبودت در گوش دیگران پچ‌پچ نمی‌کند.

دلم از این دوست‌ها می‌خواهد...


الان ناراحتم

دیروز یه پسره تو خیابون به زور میخواست بهم فال بفروشه.منم اولش نفهمیدم فاله.فکر کردم از این دعاها و قرآناست که به زور میندازن به آدم میگن خیراتِ بعد میگن پولشو بده!! نگرفتم ازش.

بعد همینجور که داشتم ازش دور می‌شدم گفت تو رو خدا میخوام دفتر بخرم.

ولی من چون دیلِی داره مغزم نفهمیدم رد شدم.

الان عذاب وجدان گرفتم میگم نکنه واقعا میخواسته دفتر بخره اول مهر واسه خودش یا خواهر و برادرش؟

چیکار کنم؟

آخه انقد آدمو گول زدن آدم میترسه واقعا بهشون کمک کنه میگه نکنه اینم مثه بقیه باشه... :(

فکر کنم برم دفتر بخرم بعد دوباره که دیدمش (آخه سر راهمه) بهش دفتر بدم.چطوره؟

Before Sunrise

فیلم فوق‌العاده‌ست!


Music : Living Life - Kathy McCarty

پ.ن: پیشنهاد میکنم حتما فیلم رو ببینید و آهنگ رو بشنوید.

Last Day on Earth 4:44

دیشب فیلم 4:44Last Day on Earth رو دیدم.خیلی آشغال بود.

I'm International

یه دوست‌پسر داشتم (که البته نمیشه اسمشو گذاشت دوست‌پسر چون ... حالا پیچیده‌ست ولش کن.) فرانسه می‌خوند میخواست بره پاریس. در کنارش من هم با اون فرانسوی یاد میگرفتم.

یکی دیگه اومد تو زندگیم (همین کیسِ آخر که دهنم رو سرویس کرد و حالا... بماند...) که آلمانی بلد بود و داشت میرفت آلمان کارای یونیش رو اوکی کرده بود، با اون داشتم آلمانی یاد میگرفتم.

خودمم که انگلیسی بلدم.

چون میخوام یاد هیچکدوم از خاطراتم نیفتم، آهنگ‌های ایتالیایی گوش میدم.

اگه همینجور ادامه بدم بین‌المللی میشم!

آرزوهام 2

این روزها تمامِ چیزی که میخوام یه دوربینِ حرفه‌ای و یه هدفونِ عالیه که بتونن جای کسایی که از زندگیم حذفشون کردم رو پر کنن.

همین.

حال همه‌ی ما خوب است اما...تو باور نکن!

یه روزایی...یه شبایی...کلا لحظه‌هایی تو زندگیت هست که بهت میگه تو عشقِ زندگیشی، فرشته‌ی رویاهاشی، نفسشی، جونشی، عمرشی، همه‌کسشی، میمیره برات، بودنت رویاست، آغوشت خیاله و ...

اما

تو باور نکن.


در زندگی برای هر آدمی

از یک روز، از یک جا، از یک نفر به بعد...

دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست؛

نه روزها، نه رنگ ها، نه خیابان ها...