ای بابا

قبلا ها وقتی می‌رفتم یکی بهتر میومد جام.

الان دیگه رفتن و نرفتنم فرقی به حال کسی نداره..


پ.ن: بودن و نبودنم هم حتی...

کابوس

دیشب خواب دیدم داداشم (که 10 سالشه) اومده ازم میپرسه س.ک.س چیه؟

ینی قحطیِ کابوس شده آیا؟!

ایها الناس!!!

من سالی به 12 ماه نمیام اینجا پست بذارم.

این که هر روز میام 20 بار آپ میکنم یعنی حالم بده!

...

همین چند خط

دنیا به همین چند خط رسیده است...

این که انسان،

بمیرد بهتر است

به دنیا نیاید بهتر است.


گروس


آن قدیم‌ها

یادمه وقتی بچه بودیم پسرخاله‌هام یه پلی‌استیشن1 داشتن که دیگه ته آرزوها و آمالمون بود.

یه بازی هم داشتن که اون موقع چون اینگلیسی بلد نبودیم هیچکدوممون نمیدونستیم اسمش چیه.بهش میگفتیم جنگ تن به تن.(ینی در این حد خز بودیم ما.چی فکر کردین پس)

دو تا مبارز بودن که روبه‌روی هم وایمیستادن میجنگیدن.هر کی اون‌یکی رو ناک اوت می‌کرد برنده بود.

یه کاراکتر داشت که من همیشه اون رو انتخاب می‌کردم.یک مرد جوان قد بلند و تنومند که یه شمشیر داشت قد هیکلش!!!

هیشکی تا حالا نتونسته بود منو با این پسره شکست بده.ینی کلا کل همه پسرای فامیل‌ رو خوابوندم!

قرض از گفتن این خاطره این بود که امروز بدجور دلم هوای شمشیرِ اون رو کرده بود.

دلم میخواست شمشیره رو وردارم باهاش همه رو تو خیابون قلع و قمع کنم!!!

ینی در این حد اعصابم خط خطیه ها.



دمپایی

من از همین تریبون به همه‌ی کسانی که دارن این وبلاگ رو میخونن اجازه میدم اگه باز تیریپ صمیمیت بی‌جا با کسی برداشتم با دمپایی بزنن تو دهنم!

والا به خدا!

moral

به این نتیجه رسیدم که خیلی ساده‌م و احمق حتی!

خیلی...

آدم با پسره هنوز هیچ نسبتی نداشته باشه بعد زرتی عاشقش بشه قبض موبایلشم پرداخت کنه!!!

What the hell I've done?!

بلانسبته خر!

بعد میگن پسرا زرنگ شدن!

نه بابا از این خبرا نیست.من خرم! خودم از این تریبون شخصا اعتراف میکنم!


پ.ن برای خودم: عزیزم تو وبلاگ قبلیت هم بهت یادآوری کرده بودم:

"تو که جنبه نداری وارد رابطه نشو!"

همه‌پسرها اون ایده‌آل تو نیستن و لزومی نداره تو هم واسه همه اون معشوق ایده‌آل باشی. بی‌جنبه!


پ.ن2 برای خودم: نشستی عین بدبختا هی هرشب اس‌ام‌اساشو میخونی که چی خاک بر سرت نکنن؟ در حالی که اون با دوستاش رفته خوش گذرونی پشت‌سر تو هرهر بخندن.

حماقتم حدی داره عزیزم!


پ.ن3 برای خودم: اینارو اینجا نوشتم که هم آبروت بره هم دفعه بدی نیای دوباره بگی حماقت کردم!

20898

عجیبه! چقدر زیاد!!!

احتمالا از این 20898

20000تاش خودمم

800تاش اونایی هستن که اومدن تبلیغات کامنت بذارن

90تاش اونایی هستن که میان یه نگاهی میکنن بعد بدون کامنت میرن

8تاش بازدیدکننده‌ی واقعین!!!

بیلیو می.

انتخاب واحد

نشد ما یه بار با خیال راحت انتخاب واحد کنیم! همیشه از یه هفته قبلش تمام درسای ارائه شده رو زیر و رو می‌کنیم، برنامه میچینیم، آخرش هیچ کدوم از درسایی که میخواستیم رو نمیتونیم برداریم و یه سری واحد به زور بهمون میدن! برنامه هم که میشه 7 روزِ هفته از صبح تا شب!(ینی در حد لالیگا!)

خب عزیز من! مسئول آموزش و مدیر گروه محترم!

تو که نمیتونی دو تا دونه درس مثه آدم ارائه بدی!

برو بذار یکی که میتونه بیاد جات!

جم کن خودتو بابا!!!!!

باز ما  یه سری آدم رو تحویل گرفتیم پررررررررررررروووووووو شدن!


پ.ن: هی من میخوام اینجا مودبانه و ادبی بنویسم هی اون روی سگ منو بالا میارن!

Dreaming

When you Dreaming with a Broken Heart

The Waking Up, Is the hardest part...


John Mayer - Dreaming with a Broken Heart

Donna

Donna به ایتالیایی یعنی بانو.

همان نامی که تو مرا با آن خطاب می‌کردی...

Joan Baez - Donna donna


پ.ن1: این روزها که این آهنگ را گوش میکنم با گاوِ درونِ قصه، همذات‌پنداری شدیدی می‌کنم.

پ.ن2: آهنگ هیچ ربطی به بانو ندارد و دونای آهنگ، بانو نیست.اما با غمی که دونا را صدا می‌کند من دلم به حال خودم می‌سوزد.دلم برای روزهای دونا بودنم تنگ شده.غم دارد این آهنگ.همانطور که من دارم...

پ.ن3: اصل آهنگ به زبان عبری‌ست و این یک بازخوانی انگلیسی از آهنگ است.

Busy


من نمیدونم چرا مردم شعور ندارن وقتی میبینن استتوست بیزی‌ه بازم هی PM میدن و BUZZ میزنن!

خب نفهم! بفهم!

نمیخوام باهات حرف بزنم! گم شو!

2 هفته گذشت...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد!

من شبیه شخصیت های فیلم های کمدی هستم: دختری نشسته روی نیمکت با اعلانی روی گردنش به مضمون ِ(( من عشق می خواهم)) و اشک هایی که چون دو رود از هر گوشه ی چشمش جاری می شود. خود را این گونه میبینم. تو از چه حرف می زنی؟



بله، البته، باید بگویم من حسودم!!! شاید حسادتم خوب دیده نشود. عینک می خواهی؟ این طور از پا درآمده ام، باز هم حسادتم را نمی بینی، نمی بینی که عشق را کم دارم.
نمی بینی؟ عجب! حتما عینک لازم داری...



دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد!
آنا گاوالدا

خاطره‌هایت امانم را بریده...

بارانی که روی این شهر میبارد 

یک شب 

روی استانبول نیز خواهد بارید 

همین طور روی لندن 

پراگ 

و یا باکو 

هرکجا باشی  

یک شب 

به یاد نخستین دیدار 

دلِ تو نیز خواهد شکست 

مثل دل من  

زیر بارانی که از ابر خاطره ها می بارد

 


رسول یونان

هی تو!

حالا که دنیا از ابتدا بنا نمیشود  

دیدی شبیه عشق من عشقی به پا نمیشود ؟ 

 

حالا که اب رفته به جوی بر نمیگردد  

گفتم که ٬ دیگر آن دختر خوب برنمیگردد...


شاعر

آن سوی کاغذ، در آن سوی کلمات، کسی می‌گذرد، نامش را نخواهد گفت، و شما او را نخواهید شناخت.


بیژن جلالی

آرزوهام 1

دوست دارم کرواتش رو بگیرم، بکشمش سمت خودم، بعد لبهاش رو ببوسم...


پ.ن : شخص مورد نظر هنوز پیدا نشده.

There is no Cloud in my Sky

Thanks Beautiful God!

Picture : Not a Cloud in the sky by sweet reality xo