-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 19:31
همیشه یک باور ساده ما را به زندگی وصل می کند... یک امید بیهوده...که زندگی این طور نیست ، این طور نخواهد ماند نه سعی خودت را بکن... این ها چرت است ! تو می توانی ! امید ، انگیزه ، معجزه ، تلاش مگر چقدر می توانی ؟ گناه از تو نیست ! نپوس ولی بدان تو مسئول بد بختی هایت نیستی ! میگذرد... نه...نه...همیشه هست.توجه نکن !
-
بیست و پنجمین غروب منحوس خزان...
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 19:21
و این بود آغاز رویای بیست سالگی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 مهرماه سال 1390 21:20
و ادم اگر دلش بگیرد دردش را به کدام پنجره بگوید که مطمئن باشد دهانش را پیش هر غریبه ای باز نمی کند ؟
-
...
شنبه 30 مهرماه سال 1390 13:34
اشتباه بزرگی بود که فکر کردیم بهترین دوستمان می تواند بهترین عشقمان باشد...
-
یادم نیست شماره هامو...
شنبه 2 مهرماه سال 1390 19:21
یعنی من واقعا میخوام ببینم من مشکل دارم یا همه این جورین؟ من از یکی خوشم میومد که ول کرده رفته.یعنی کلا نبود که حالا بخواد ول کنه بره... اصلا هم نمی دونست که من دوسش دارم.. حالا این وسط یکی دیگه میاد.ازش خوشم میومد ولی انقدر لف لف کرد که وقتی پریروز بهم گفت،گفتم نه ! ضعف شخصیت و گریه و نمیدونم یه سری از این چرت و...
-
The One
شنبه 2 مهرماه سال 1390 19:11
یک جایی در زندگیه آدم هست که بالاخره The One رو پیدا میکنه... حالا ممکنه همون لحظه The One در دسترس باشه، یا اینکه...رفته باشه... دورِ دورِ دور.. مثل مال من که رفته آمریکا :((( و من تازه امروز صبح فهمیدم که اون The One من بود... حالا عین بدبختا نشستم یه گوشه و هیچ غلطی نمیکنم. فقط حسرت می خورم.اتفاقا حسرتِ این رو هم...
-
Damn
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 22:15
چه فرقی میکنه بودنم، وقتی نبودنم برای کسی مهم نیست...
-
کسی باید باشد
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 18:42
باید کسی باشد که هروقت بار تنهاییت سنگین شد هر وقت کمر کلماتت شکست هر وقت واژه هایت لال شدند بیاید بنشیند مقابل چشمهایت و تو زل بزنی به خودت که جاری شده ای میان چشمهایش... باید کسی باشد که هر وقت بار دلتنگیت سنگین شد هر وقت طاقت سکوتت تمام شد هر وقت کم آوردی بیاید بنشیند کنارت و تو سرت را بگذاری روی شانه اش و تمام...
-
تو
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 18:38
تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم؟ شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم. تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو بسان قایق، سرگشته، روی گردابم! تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟ تو را کدام خدا؟ تو از کدام جهان؟ تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟ تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟ تو از کدام سبو؟ من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه؟ چه...
-
113
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 18:35
چه فایده دارد باران وقتی که من هستم، تو نیستی...
-
112
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 18:34
دلم برای یک عاشقانه تنگ است...
-
یا من هو فی قربه لطیف
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 01:50
... + عکس یافت نشد !
-
یا من ذکره حلو
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 01:36
ای آنکه یادش شیرین است...
-
یا حبیب من لا حبیب له
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 01:32
ای دوست کسی که در عالم جز تو دوستی ندارد...
-
یا من لا ینزل الغیث
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 01:27
ای آنکه جز او کسی باران فرو نمی بارد...
-
111
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 00:48
چیزی به نام حرمتِ پدر در من وجود ندارد. پدر برای من همان وقت مُرد که نصفه شب سر از تخت خوابم در آورد...
-
110
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 23:02
میدونم بدم. مجبوری انقدر ازم بپرسی: خوبی؟ خوبی؟ راستشو بگو ! که بدتر بشم؟؟؟ میخواستم با تو که حرف میزنم بهتر بشم. پ.ن : فرصت خوب شدن رو با دلسوزیه الکی از بقیه نگیرید !
-
...
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 22:53
رسد آدمی به جایی که برای خود بمیرد...
-
Hey you
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 01:45
خب رفتی وبلاگت رو پاک کردی که چی؟ که یعنی من جاشو فهمیدم دیگه نرم بخونم؟ اون وقت فکر کردی من نمیدونم تو میای وبلاگ منو می خونی؟ واقعا چی فک کردی پیش خودت؟من اگه اراده کنم همین الان میتونم وبلاگ جدیدتو پیدا کنم. چس بازی در نیار !
-
خاطرات یا نوع دیگری از خود ارضایی
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 17:15
دیروز، گرمای تنم در آغوشِ یاد مردی بود که دوست می دارم ...
-
109
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 17:01
مرا به آغوشت راه بده ...
-
108
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 16:51
به من که نگاه کنی اندوه خسته ی زنی* را می بینی، که در کهکشانِ به این بزرگی حتی آرزویِ یک نفر هم نیست... * بکارت چه معنایی دارد، وقتی هیچ وقت قصد برداشتنش را نداری؟
-
107
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 16:35
به خاطر تو که می نویسم، نوشته هایم خواندنی تر می شوند...
-
106
سهشنبه 25 مردادماه سال 1390 16:29
ثانیه های من پر از هق هقِ تنهایی است ...
-
105
جمعه 21 مردادماه سال 1390 02:36
هوس یک آغوش هر شب مرا دیوانه میکند....
-
104
جمعه 21 مردادماه سال 1390 01:34
تنها کسانی که برای همیشه متعلق به ما خواهند بود آن هایی هستند که برای همیشه از دست داده ایم..... Reference
-
103
جمعه 21 مردادماه سال 1390 01:15
چشم گذاشتم رفتی تا همیشه شمردن ، شرط بازی نبود .
-
102
جمعه 21 مردادماه سال 1390 01:07
دستم به تو نمیرسه حرفایی که میخواستم به تو بزنم رو تو گوش یه نفر دیگه زمزمه میکنم نه اون میفهمه که تو نیست نه من میخوام بفهمم !
-
101
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 23:56
غمگینم چونان پیرزنی که آخرین سربازی که از جنگ برمیگردد پسرش نیست ... ولادیمیر مایاکوفسکی
-
100
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 00:40
برای تولدش دعوتم کرده بود.تولدش دوشنبه بود (میدونستم) ولی به من گفت سه شنبه تولدمه.دارم فکر میکنم چیکار کنم؟میخوام با چندتا از بچه ها برم بیرون.پایه ای بیای؟ منم که از خدا خواسته دیگه دل تو دلم نبود.گفتم آره حتما.بعدش گفت دیگه کیو دعوت کنم به جز تو؟ منم گفتم مگه من بس نیستم؟ گفت چرا هستی.پس دو نفری میریم. قرار شد سه...