-
سروده هایی برای مردن در عصر سه شنبه
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 00:25
کعبه منم قبله منم سوی من آرید نماز آن صنم قبلهنما خم شد و بوسید مرا هوشنگ ابتهاج
-
معایب بلاگ اسکای
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 23:32
من نمیدونم این نظرات بلاگ اسکای چرا اینجوریه؟ وقتی تایید کردم دیگه نمیتونم پاسخ بذارم!!! خب یعنی چی این چه وضعیه؟!شاید آدم نظرش عوض شه خب! نامرد ! تازه مثل بلاگفا نمیشه آخرین نظرات رو جداگانه دید.حتی قسمت وبلاگ های دوستان هم نداره که بشه فهمید کی،کِی آپ کرده... پی نوشت: شاید هم من بلد نیستم.اگه کسی بلده بهم یاد بده...
-
99
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 23:22
امروز به طرز وحشتناکی متوجه شدم که رفتارم چقدر روی زندگی یه نفر تاثیر داره.یعنی طرزش وحشتناک نبود،همین تاثیر گذاریش وحشتناک بود. ماتم برده بود،یعنی اصن هنگ کرده بودم وقتی دیدم داداشم انقدر به حرفای من گوش میده. یه بچه فینقیلی ببین چه زود بزرگ شد.این همه وقت اصن به بزرگ شدنش فکر نکرده بودم.یعنی اصن واسم مهم نبود.گفتم...
-
کلاغ
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 23:06
از زندگی من بیرون نمیرود. نه بیرون میرود. نه تو می آید. همینجور ایستاده توی چارچوب. عین کلاغی که چسبیده به پنجره. هی کیش کیش میکنی نگاه میکند. پنجره را باز میکنی نگاه میکند. باد می آید باران میبارد خورشید مثل سگ می تابد این نگاهش را میکند. پرده را میکشی و میدانی هنوز آن پشت چسبیده. حسش میکنی. میروی مینشینی کنارش....
-
98
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 15:52
یکی هست که من عاشقشم ، خودشم نمی دونه دیدینش بهش بگین فلانی عاشقته ، دیگه خود دانی
-
Miss U
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 15:36
-
نمیگذارد تو را بغل کنم
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 01:01
من عادت دارم گیر کنم؛ در کارهایی که هیچ وقت نکرده ام روزهایی که هیچ وقت نیامده اتفاق هایی که هیچ وقت نیفتاده. مثل همان صندلی که روی آن نشسته بودی و من دائم با خودم میگفتم: لعنت به صندلی هایی که پُشت شان بلند است.. Reference
-
گازها و آدم ها
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 00:30
گازها هم شبیه آدم ها هستن: نه کاملشون پیدا میشه نه نجیبشون! Reference
-
خستگی
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1390 00:03
از یک جایی به بعد یادت میرود مثل "خودت" باشی؛ کم کم یاد میگیری مثل "او" شوی: دور.. دور.. دور.. دور.. Reference
-
دلتنگی
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:45
آدم که غمگین می شود، خودش را جدا می کند از جمع، که مبادا آسیبی به خوشی های دیگران بزند. مورد فراموشی قرار می گیرد و تنها تر و تنها تر می شود. آنچنان در تنهایی خود غرق می شود که دیگر با هیچ تلنگری بر نمی خیزد. و این آغاز تلخ یک پایان است Reference
-
97
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:40
عاشق دو بار میمیرد ، آنگاه که میفهمد دوستش دارد ، آنگاه که میداند باید برود... کالیف
-
ایده آل گرا
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:37
فهمیده ام آدم های ایده آل گرا، بدبختند، چون اغلب به هیچ چی نمیرسن، بس که هیچ چی کامل نیست!
-
96
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:07
عین حیوونا که قبل از وقوع بلایای طبیعی استرس میوفته به جونشون شدم ! :(( نمیدونم چه مرگمه به همه هم زنگ زدم حالشون خوب بود.
-
95
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 23:02
بابامون تا دیر وقت نمیاد، مامانم میگه پاشو برو یه پسر پیدا کن باهاش برو بیرون خوش بگذرون. من موندم تو خونه اینجوری :| هیچ غلطِ خاصی هم نمیکنم ! خواستم بگم یه همچین دختر بی عرضه ای هستم !
-
احمد شاملو
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 22:50
ـ تو کجایی؟ در گسترهی بیمرزِ این جهان تو کجایی؟ ــ من در دورترین جای جهان ایستادهام: کنارِ تو. ــ تو کجایی؟ در گسترهی ناپاکِ این جهان تو کجایی؟ ــ من در پاکترین مُقامِ جهان ایستادهام: بر سبزهشورِ این رودِ بزرگ که میسُراید برای تو.
-
Waiting 4 Hug
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 20:58
-
94
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 15:22
خوب به چشمهایش نگاه کنید!...از نزدیک!...دستانش را بگیرید!...اینقدر نزدیکش باشید که گرمای نفسهایش را حس کنید!...خوب عطرش را بو بکشید!...موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش!...از ته دل ببوییدش!...از ته دل لمسش کنید!...از ته دل نگاهش کنید!...از ته دل بشنویدش!...از ته دل صدایش کنید!...زیرا همین آدمی که کنار شماست روزی شما را...
-
93
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 15:08
هر مردی باید حتی شده برای یک بار در طول عمرش، آرام و بی صدا زنی را از پشت بغل کند، دستهایش را حلقه کند از پشت دور کمر آن زن، پشت گردنش را غرق بوسه کند!... وای به حال مردی که با این آرزو درون سینهاش بمیرد!!!( Dirty Pretty Things ) نمی دونی چقدر دلم می خواد یکی از این زن ها من باشم... پی نوشت : هرچی گشتم عکسی که به...
-
92
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 15:02
هیچ وقت انقدر هوس آغوش کسی که میدونم بهش نمیرسم رو نداشتم که امروز صبح مال تورو...
-
91
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 14:37
عشقت آغوشت بوسه ات سه گانه ای که هرگز مال من نبود...
-
I wish you were here
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 01:01
-
Positione man 2
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 23:37
-
Positione man
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 23:30
-
من و آلبالویی
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 23:13
من داغون ، آلبالویی داغون نشستیم پاهامونو کردیم تو آب...
-
آلبالویی
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 19:32
آلبالویی رفته توو پیله ی تنگ و تاریک خودش... امیدوارم پروانه بیای بیرون !
-
نمیدونم
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 17:22
حالم به هم میخوره از وقتی که میاد خونه و به جای پرسیدن حال اهالیِ خونه میره سراغ کامپیوترش شروع میکنه به چت کردن. از لحاظ منطقی هیچ مشکلی نداره که خواهر آدم دوست پسر داشته باشه یا با هر پسر غریبه ای حرف بزنه ولی نمیدونم چرا بدم میاد. از اینکه فکر میکنه که همه ی وظایفش رو انجام میده و خیلی آدم خوبیه متنفرم. شاید من...
-
یعنی یه حال داغونی دارم که نپرس
سهشنبه 11 مردادماه سال 1390 00:48
همیشه پیش خودم فکر میکردم پدر و مادری که یه بچه رو به دنیا میارن وظیفه دارن که تمام نیازها و مشکلات اونو برطرف کنن.چون اونا بودن که خواستن اون تو این دنیا باشه. الان داشتم به این فکر میکردم که اگه اونا برگردن بگن اشتباه کردیم چی؟ غلط کردیم چی؟ مگه ما روزی هزارتا اشتباه نمیکنیم بعد آخرشم میگیم ببخشید اشتباه کردم؟ خب...
-
90
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 22:55
در عجبم از قدرت آدم ها در نقش بازی کردن، در زدن به کوچه ی علی چپ ! میدونم با من چه کرده، میدونه با من چه کرده، میدونند با من چه کرده، اما همچنان خوشحال و خندون کنار هم نشستیم و سعی میکنیم زندگی کنیم. گرچه گاهاً زندگی ما رو میکنه.
-
89
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 22:31
رادیو می گوید : "آمار تصلدفات بالاست !" پس چرا من تصادفا هم تو را نمی بینم باز هم آمار دروغ؟!!
-
سوره هدفون - آیات ۱ تا ۶
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 00:01
به نام آنکه این وبلاگ را ساخت بگو پناه می برم به هدفونِ پلیرم (1) از شرِّ هر صدایی که گوش را آزار دهد (2) و از شرِّ هر بچه ای که عرعرش در آید (3) و از شرِّ زنان ورّاج که هنگام ور زدن عشوه خرکی هم می آیند (4) و از شِّر پسران بالغ، آن گاه که در صدد زدن مخ بر می آیند (5) و از شرِّ پیرزنان، که مدام در حال گیر دادن و نصیحت...